دنیای الکترونیک

[pencil]

سلام
همه ی ما بچه های الکترونیکی خوب میدونیم که الکترونیک یه علم نوپایی نسبت به بقیه علوم به حساب میادو تاریخچه اش شاید به 200 سال هم نرسه(بر خلاف مکانیک و ترمودینادیک و معماری و...)
اما در طول همین سالهای کوتاه هم ادوات زیاد و ایده های زیادی در این حوزه به وجود اومده که تعدادی از اونها مثل لامپ های خلا بدست فراموشی سپرده شدند و تعدادی از اونها مثل Bjt ها همچنان مورد استفاده قرار میگیرند و ایده های دیگری هم اگرچه در ابتدا ناکار آمد بودند و نادیده گرفته شدند اما بعد ها باعث انقلاب در صنعت الکترونیک شدند مثل mos ها و Cmos ها؛ گاهی اوقات دستگاه ها وکارهای قدیمی باعث خلاقیت ما در زمینه الکترونیک میشود.
در این تاپیک قصد داریم تا بیشتر بصورت تصویری بخشی از تاریخچه علم الکترونیک( مثل معرفی مدارهای خاص و یا عکس های میکروسکوپی ویا..) و قسمتی از خلاقیت و نوآوری های روز و همچنین افراد مهم در این صنعت را در این تاپیک معرفی کنیم، البته انتظار میره که این اتفاق با کمک شما دوستان عزیز نیز اتفاق بیافتد.

[pencil]

معرفی مشاهیر الکترونیک مارتین اتلا Martin (John) M. Atalla

Martin (John) M. Atalla

MOSFET


Born August 4, 1924 - Died December 30, 2009

مارتین اتلا یکی از مخترعین ترانزیستور اثر میدانی MOS می باشد. او در سال 1924 در مصر متولد شد، لیسانس خود را در دانشگاه کایرو در مصر دریافت کرد وبعد از آن برای گذراندن دوره تحصیلات تکمیلی خود راهی ایالات متحده آمریکا شده و وارد دانشگاه پرودو شد. او فوق لیسانس و دکترای مکانیک خود را از این دانشگاه دریافت کرد و بعد از آن وارد آزمایشگاه بل شد.
در آن زمان هنوز ترانزیستور MOS ساخته نشده بود، اگرچه ایده اولیه آن در سال 1920 مطرح شده بود و عملکرد آن به طور آزمایشگاهی در سال 1940 اثبات شده بود. او به همراه آقای کاهنگ توانست اولین نمونه موفق ترانزیستور MOS را در معرض نمایش بگذارد. این ترانزیستور بعدها به المان اصلی الکترونیک مدرن تبدیل شد.

یک نمونه ترانزیستور ساخته شده در آزمایشگاه


ترانزیستور MOS از نزدیک

ترانزیستور MOS از نزدیک

[pencil]

پاسخ : درون یک آی سی 555 چه خبر است؟

یکی از پر مصرف ترین آی سی هایی که دنیا به چشم خود دیده
تخمین زدند که تنها تا سال 2003 فقط یک میلیارد از این آی سی ساخته و فروخته شده! ( منبع )

خوب این آی سی پرکاربرد چی هست و چه مداری درون خودش داره؟ شماتیکی که در زیر می بینید، چیزی هست که در یک آی سی 555 وجود داره

اما هدف ما تحلیل این مدار نیست، بیایید یه نگاهی به داخل چیپ این آی سی در سطح سیلیکون بندازیم، عکسی که در زیر میبینبد یک آی سی 555 هست که پوشش آن توسط اسید با روش های کنترل شده از بین برده شده و البته قسمت های سیاه سیم هایی هست که از سطح چیپ به پایه های آی سی متصل هست.

اما این چیپ زیبا زمانی زیبا تر میشه که بیایم بصورت تخصصی بررسیش کنیم، همنطوری که در نقشه مدار مشاهده کردید 555 بر اساس ترانزیستور ها ساخته میشه، اما در چیپ بالا ترانزیستور ها کجا قرار دارند؟ عکسی که در پایین هست به شما نشان میده، که شکل یک ترانزیستور در سطح سیلیکون چجوری هست.

مدونیم که یک منبع جریان آینه ای که توسط ترانزیستور ها ساخته میشه شکلی شبیه به شکل زیر داره و سطح مقطع امیتر هست که جریان این اون شاخه رو مشخص میکنه، همونطور که توی شماتیک بالا هم اومده در 555 از منبع جریان آینه ای به کراّت استفاده شده.

اگر بیام روی عکس میکروسکوپی که در ابتدا گذاشتیم با الگو های تکرار شونده ای شبیه به شکل زیر مواجه میشیم، که اینها با توجه شکلی که از ترانریستور روی سطح سیلیکون گذاشتم و تطبیقش با مدار بالا متوجه میشید که عکس زیر یک منبع جریان آینه ای هست، که سطح مقطع امیتر یکی دوبرابر یک شاخه دیگه هست که این یعنی جریان یک یک شاخه دوبرابر شاخه دیگه است.

و همینطور اگه دقت کنید در شکل سه گوشه ی چیپ یک ترانزیستور خیلی بزرگ رو در سطح مدار می بینید که من عکسش رو این پایین براتون میزارم، واقعا چه نیازی به این ترانزیستور به این بزرگی بر روی سطح سیلیکون هست؟ جواب واضحه: برای اینکه این ترانزیستور در خروجی آی سی قرار داره و باید بتونه توان زیادی رو به خروجی بده، حتما دیدید که وقتی بار بزرگی رو به خروجی آی سی وصل میکنیم آی سی داغ میشه، در اصل این سه تا ترانزیستوری که در عکس زیر براتون گذاشتم داغ میشن.

که البته اگه روی شکل اصلی دقت کنید چیز های زیادی رو مثل تقویت کننده های تفاضلی و غیره میتونید مشاهده کنید.

[pencil]

مولد های ولتاژ مارکس (Marx generator)

یه نگاهی به این آرک های زیبا بکنید

مداری که امروز میخوام بهتون معرفی کنم اسمش Marx generator هست، البته سابقه طراحی این مدار برمی گرده به زمان قبل از جنگ جهانی دوم و بعد از جنگ جهانی اول ، مدار یکی از ساده ترین مداراتی هست که در زمینه تولید آرک بکار میره، تقریبا هیچ قطعه ای به جز خازن و مقاومت نیاز نداره و اساس کارش هم بر اساس شارژ خازن ها بصورت موازی هست و سپس خازن ها با هم دیگه سری میشن و بصورت سری تخلیه میشه، جدا از شکل و ظاهر قشنگی که این مدار داره خیلی خطرناکه و به راحتی میتونه شما رو با یه آرک به لقاء الله برسونه، پس سعی کنید اگر آماتور هستید به شدت از ساخت این مدار صرف نظر کنید.(بدون هیچ شوخی)

اما برای ساخت این مدار به چیز نیاز هست؟
منبع تغذیه DC ولتاژ بالا:خوب این منبع خیلی سخت گیر میاد اما ما یه راه خیلی بهتری برای تولید این سطح از ولتاژ رو داریم، اونم به لطف برق متناوب 50 هرتز شهری و مدار دوبلر هست. با قرار دادن دادن مدار زیر و استفاده از یک صافی در خروجی مدار زیر میشه یک منبع DC ولتاژ بالا بدست آورد.

[AliRezaDAVE]

پاسخ : دنیای الکترونیک

یک مطلب غیر صلح آمیز در مورد مارکس ژنراتور بگم شاید بد نباشه
یکی از کاربردهای مارکس ژنراتور به عنوان تریگر بمب هیدروژنی هست. نکته اینجاست که شما برای شروع واکنش های گداخت هسته ای که اساس بمب های هیدروژنی هست نیاز به یک دمای بالا دارید تا اتم های هیدروژن به انرژی کافی برسن و باهم برخورد کنن و واکنش گداخت رخ بده. در نسل های اول ابتدا از یک بمب اتمی مبتنی بر واپاشی (همون بمب اتم خودمون) که دمای کافی رو ایجاد میکرد و بعدش مخلوط دوتریوم و ترتیوم (هیدروژن هایی به ترتیب با یک و دو نوترون) وارد واکنش میشدن و بعدش خودشون به قدری انرژی آزاد میکردن که واکنش زنجیری ادامه پیدا کنه و کل مخلوط منفجر بشه.
اما در نسل جدید قرار شده این کار رو با استفاده از شتابدهی ذرات با میدان الکتریکی انجام بدن. اما نکته اینجاست که در ابعاد یک بمب، ایجاد یک میدان الکتریکی فوق العاده قوی با توجه به محدودیت های شکست الکتریکی با مولدهای متداول عملا ناممکن هست. البته فیزیک شکست الکتریکی بدین صورته که از زمان اعمال میدان الکتریکی تا وارد فاز شکست شدن عایق، مدتی طول میکشه. حالا ویژگی مارکس ژنراتور اینه که میتونه پالس الکتریکی فوق العاده قوی رو در زمان هایی کوچکتر از زمان مورد نیاز برای شکست الکتریکی بده و عملا قبل از اینکه محیط و قطعات دچار شکست الکتریکی بشن، میدان اعمال شده باشه.
دومین ویژگی مارکس ژنراتور اینه که میتونه جریان هایی بالایی رو هم پشتیبانی کنه که این برای تریگر یک بمب هیدروژنی فوق العاده مطلوب هستش. چون هرچه جریان بیشتری رو بتونید داشته باشید، ذرات بیشتری رو هم میتونید شتابدهی کنید.
به همین خاطر کار روی مارکس ژنراتورها حساسیت زیادی ایجاد میکنه. کلا بحث پالس پاور حساسیت داره و یکی از شهدای ترور علمی که مهندس برق هم بود روی همین ژنراتورها کار میکرد.

[pencil]

رادیو بدون باتری Foxhole radio

سلام
امروز میخوام یه رادیو بدون باتری به شما معرفی کنم، کاربرد و زمان ابداع این رادیو برمیگرده به زمان جنگ جهانی، زمانی که سربازها اسیر شده بودند، در اردوگاه به وسیله چندتکه سیم و یک تیغ فولادی ریش تراشی یک رادیو برای خودشان درست کرده بودند، البته از حق نگذریم که در زمان 8 سال جنگ تحمیلی هم اسیر های ایرانی از این خلاقیت ها به خرج میدادند و با پوست میوه باتری درست میکردند
Foxhole radio

چند عکس از این رادیو:

مدار معادل این رادیو:

اساس کار این رادیو به این صورت هست که با استفاده از یک تیغ اصلاح که ( روکشش رو تراشیده) با اتصال به نوک مداد یک قطعه ای مشابه دیود بدست میاد، که باعث یکسو سازی امواج AM و یک سیم پیچ به عنوان رزوناتور مدار استفاده میشده! از اونجایی که فرکانس های AM پایین هست و آشکار سازیش خیلی راحت تر از FM خیلی راحت توسط این مدار میشه صدای رادیو رو بسیار بسیار ضعیف شنید و انرژی خودش رو از امواج الکترومغناطیسی (با توجه به آشکار ساز AM ) تامین میکنه

لینک جالبی در این مورد:

https://www.n6cc.com/crystal-radios-it-started-here

[mostafa6369]

پاسخ : دنیای الکترونیک

تایپیک جالبی بود.متشکر از تمامی دوستان.امیداورم ادامه داشته باشه

[star 1]

پاسخ : دنیای الکترونیک

گوشی کریستالی دست ساز

http://s8.picofile.com/file/8345822718/New_folder_3_.rar.html

[pencil]

معرفی لامپ خلا< (Vacuum tubes)

خوب یکی از چیزهایی که تمام الکترونیک به اون مدیون هست، لامپ های خلا< هستند، این المان نازنین سال 1904(مصادف زمان شاه های قاجاری ما) زمانی که داشتند روی دریافت امواج بصورت بیسیم کار میکردند ابداع شد.
در موزه دانشگاه خواجه نصیر اینگونه در مورد لامپ خلاء توضیح دادند:

***

بخش مهمی از تاریخ الکترونیک که مطالعه آن امروزه در الکترونیک نوین اغلب نادیده گرفته می*شود لامپ*های خلا می*باشد. چرا که این المان*های الکترونیکی امروزه با وجود نیمه*هادی*ها و تجهیزات حالت جامد بسیار کم*کاربرد شده*اند.

در واقع تاریخ گذار از مدارهای الکتریک به الکترونیک با پیدایش لامپ*های خلا آغاز شد؛ چراکه به*وسیله لامپ*ها حوزه جدیدی از عملکردهای مداری ایجاد شد بدین معنا که شارش الکترون*ها توسط سیگنال الکتریکی دیگر قابل کنترل بود. المان نیمه*هادیی که از لحاظ عملکرد مداری همتای لامپ*های خلا است ترانزیستور است که به*نحوی مشابه شارش الکترون*ها را با سیگنال*های جریان یا ولتاژ کنترل می*کند. در حقیقت لامپ*ها المان*های مداری هستند که جریانی بزرگ را بوسیله سیگنالی کوچک کنترل می*کنند. این مفهوم اساس و سنگ*بنای واژه الکترونیک است و وجه تمایز آن با واژه الکتریک -که شارش بار را با قوانین اهم توجیه میکند- را مشخص می*کند. به*هر روی اگرچه امروزه کاربرد این المان الکترونیکی جز در مواردی اندک منسوخ گشته با این حال همچنان برای مطالعه پرارزشند؛ دست*کم از این وجه که سیر تکاملی رهیافت*های بشری را در حوزه مهندسی برق باز می*نماید. .
***

اما قبل از اینکه متنی بنویسم در مورد این لامپ خیلی مطالب و مقاله ها توی اینترنت نوشته شده، که من با اجازه و استفاده از این تاپیک بخشی متن خودم رو از مطالب بقیه دوستان بر میدارم.

تصویر یک پیرمرد فرتوت در حال کار با لامپ های خلاء، این پیرمردفرتوت آلبرت هال هست البته! همونی که اسمش رو خیلی اوقات تو بحث ماکروویو و یا های ولتاژ میشنویم و البته دوستانی که اهل دل هستند حتما اسمش رو در بحث رادار ها بخصوص توی شکست اشعه X توی کریستال واین داستان ها شنیدن.


لامپ دو قطبی (دیود)

در سال 1904 میلادی . جان آمبورز فلمینگ اول، دانشمند بریتانیایی وسیله خود را که مبدل جریان AC به DC بود را نمایش گذاشت . نحوه کار لامپ فلیمینگ (دیود) بر اساس اثری بود که توماس ادیسون در سال 1880 میلادی آن را کشف کرده بود

(اثر ادیسون یا گسیل گرمایونی ، به جریان*یافتن حامل*های بار الکتریکی بر اثر گرما از یک سطح یا از روی یک سد انرژی پتانسیل گفته می*شود مثل گسیل الکترون*ها از یک کاتد داغ به درون خلأ )

ولی این اثر در آن زمان کاربرد چندانی نداشت . این دیود اصولا شامل یک لامپ برقی با نور سیمابی ( نوری که از گداخته شدن تابش میشود ) و یک الکترود اضافی (که به آن آند می گویند) در آن تشکیل شده بود . هنگامی که فیلامان لامپ داغ میشد باعث می شد که الکترون ها روی سطح آن آزادانه شروع به حرکت کنند به گونه ای که بتوانند از آن خارج شوند . در این حالت الکترود دارای بار مثبت تری نسبت فیلامان بود از طرفی هم دمای کمتری نسبت به فیلامان داشت همین عوامل باعث شد که الکنرون های متحرک فقط یه طرف آند (الکترود) حرکت کنند و این باعث بوجود آمدن جریان الکتریکی در داخل لامپ می شد . در نتیجه یک سیگنال متناوب میتواند به یک سیگنال مستقیم تبدیل شود . لممپ فلیمینگ یا دیود برای اولین بار به عنوان آشکار ساز سیگنال های ضعیف تلگراف بیسیم مورد استفاده قرار گرفت.

فلمینگ سیستم گیرنده ی رادیویی را با لامپ حبابی که دارای دو الکترود بود مجهز کرد ، در نتیجه ی این اصلاح لامپ حبابی ، الکترونها از کاتود به آند جریان پیدا می کردند . به محض اینکه جریان از الکترود منفی به الکترود مثبت در داخل حباب جاری می شد،نوسان سیگنال ورودی در جهت جریان قابل آشکار شدن یکسو می گردید . بعد ها از آن به عنوان مبدل جریان متناوب به مستقیم در منبع تغذیه ورودی تجهیزات الکترونیکی مورد استفاده قرار گرفت .
گام بعدی که در این زمینه برداشته شد اختراع یک آمریکایی با نام Lee De Forest بود این اختراع او یک نو آوری بود که در لامپ خلاء فلمینپ انجام داد. این نوآوری اضافه کردن الکترود سوم بود . این الکترود شبکه ای از سیمهای کوچک بود که که کاتود را احاطه کرده بودند . پتانسیل منفی این الکترود ، جریان الکترود ها را از کاتود به آنود کنترل می کرد ، با کاهش پتانسیل منفی الکترود میزان جاری شدن الکترون ها از داخل حباب افزایش می یافت به ان ترتیب یک تقویت کننده جریان ساخته شد.

این پیرمردی که میبینید الان اشتباهی داره به جای لامپ به یه چیز دیگه نگاه میکنه! همون آمریکایی Lee De Forest هست که روزی جوان بوده و جویای نام که البته به یه سری دلایل معروف هست که خودتون بعدا برید سرچ کنید

لامپ های خلاء سه قطبی (تریود)

پس از آن لامپ های تریود به معنای سه قطبی ساخته شد که به عنوان تقویت کننده و یا نوسان ساز در مدارهای الکترونیکی به کار می رفت. از این لامپ ها برای کنترل جریان الکترون ها استفاده می شود. ساختمان آنها مانند لامپ دو قطبی است با این تفاوت که یک شبکه فلزی بین کاتد و آند قرار گرفته است.
اگر این شبکه هیچ ولتاژی نداشته باشد، لامپ درست مانند لامپ دو قطبی عمل می کند، یعنی الکترون ها از کاتد خارج و به آند انتقال می یابند. ولی اگر به شبکه فلزی کمی بار منفی داده شود، الکترون هایی که از کاتد خارج می شوند به وسیله شبکه دفع خواهند شد. به این ترتیب تعداد الکترون هایی که به آند می رسد، کاهش خواهد یافت. بنابراین جریان الکتریکی مدار نیز کاهش می یابد. از آنجا که شبکه خیلی به کاتد نزدیک است، می تواند تاثیر زیادی بر روی الکترون ها داشته باشد. در واقع بار منفی کوچکی که به شبکه داده می شود، می تواند الکترون هایی را که بین کاتد و آند جریان دارند را به میزان زیادی کنترل کند.
اگر کمی بار مثبت به شبکه فلزی داده شود، درست عکس حالت قبل، شبکه کمک می کند که آند الکترون های بیشتری را جذب کند. بنابراین جریان الکترون ها از کاتد به آند افزایش می یابد. اگر بار مثبت شبکه کمی افزایش یابد، جریان الکترون ها از کاتد به آند به مقدار بسیار زیادی افزایش خواهد یافت. می بینید که وقتی ولتاژ شبکه را کمی تغییر می دهیم، جریان به مقدار زیادی تغییر می کند.
بنابراین اگر بار مثبت شبکه را کمی بیشتر کنیم جریان چندین بار بزرگ می شود. پس از لامپ سه قطبی می توان برای تقویت جریان های ضعیف استفاده کرد. مثلا میکروفن مطابق ارتعاشات صدا، نوساناتی در جریان الکتریکی تولید می کند. حال اگر این نوسانات به شبکه یک لامپ سه قطبی منتقل شود، در این صورت جریان به مقدار زیادی تقویت می شود. این جریان را می توان به وسیله سیم های الکتریکی به مناطق دور دست ارسال کرد.
اگر آند یک لامپ سه قطبی به شبکه لامپ سه قطبی دیگری متصل شود، جریان خیلی بیشتر تقویت خواهد شد. امواجی که از طریق آنتن رادیو دریافت می شوند، خیلی کوچک اند به گونه ای که نمی توان آنها را شنید. پس برای این که قادر به شنیدن برنامه های رادیویی شویم، این امواج باید در چند مرحله تقویت شوند، این کار به وسیله لامپ های سه قطبی انجام می گیرد.
منابع بیشتر:

https://en.wikipedia.org/wiki/Vacuum_tube

https://kntu.ac.ir/Index.aspx?page_=form&lang=1&sub=134&tempname=museum96a&PageID=16326&isPopUp=False

[pencil]

اولین کامپیوتر جهان انیاک ENIAC

انیاک اولین کامپیوتر ساخته شده (عکس برداشته شده از ویکیپدیا)

توی پست قبل در رابطه با لامپ های خلاء صحبت کردم، لامپ های خلاء اولین المانی بودند که ساخت کامپیوتر ها را ممکن کردند، اولین کامپیوتری که در جهان ساخته شد به سال ما میشه سال 22 یعنی 1322 یعنی 5 سال بعد از 1317 زمانی که اولین کارخانه برق در ایران راه افتاده بود. سرعت این کامپیوتر در حدود 300 عمل در ثانیه بود و با اینکه دستور العمل های بسیار کمی داشت یک سوپر کامپیوتر به حساب می آمد در حالی که الان یک میکرو متوسط یه DSP به همراه یه FPUداره و همچنین حداقل 450 DMIPS رو به راحتی داره! این پیشرفت بینظیره!

البته اشتباه نکنید این پست معرفی میکروکنترلر نیست، این پست در مورد اولین کامپیوتری هست که در آمریکا ساخته شده، بزارید واضح تر توضیح بدم خواستم مقایسه ای کنم بین این میکرو کنترلر با اولین کامپیوتر جهان که تنها در یک ثانیه فقط 300 عمل میتونسته انجام بده، 300 تا همش!

نمودار سیم کشی های انیاک برای حل معادله ای خاص ( برای هر معادله باید یک سیم کشی جدید میشد)

اسم این کامپیوتر انیاک هست و پولی که بابتش خرج کردند در اون زمان حدود 3.5 میلیون دلارامروزی بود و از 20 هزارتا لامپ خلاء و حدود 7200 عدد دیود های کریستالی و 1500 تا رله مکانیکی و 70 هزارتا مقاومت و 10 هزارتا خازن ساخته شده بود و حدود 5 میلیون نقطه روش هویه کاری شده بود.
این مشخصات شوخی نیست، بلکه مشخصات اولین کامپیوتر جهان هست که وزنش حدود30 تن بوده و150000 وات یا 150 کیلو وات انرژی مصرف میکرده یعنی 10 ولت 15 کیلو آمپر البته دیگه از حافظه اش براتون نمیگم.

دو خانم متشخص که در حال پروگرام کردن اولین کامپیوتر جهان هستند( البته اگه زنده باشن درسته الان سنی ازشون گذشته اما به نظرم چیزی از ارزش های یک برنامه نویس و غیره کم نمیکنه مخصوصا اونیکه نشسته )

البته شاید فکر کنید که کامپیوترهایی که الان ساخته میشه خیلی کمتر قطعه توش مصرف میشه بلکه باید بهتون بگم تنها یکFPGA XILINXحدود 50 میلیون گیت به کار رفته و اینکه هر گیت چند ترانزیستور هست به رقم بالاتری میرسید، اتفاقی که افتاده قطعات رو مینیاتوری کردند که بعدا در این رابطه و شرکت تگزاس اینسترومنت مینویسیم.

عکسی از یک چیپ FPGA آلترا Stratix IV FPGA که با سر 11.3Gb/s انتقال دیتا دارد.( منبع عکس از خود سایت آلترا)

شاید جالب باشه بدونید که اولین کامپیوتر ها دیجیتال نبودند و آنالوگ بودند و جالب تر اینکه سیستم های آنالوگ سرعت خیلی خیلی بالایی نسبت به دیجیتال داشتند و تنها به این دلیل سیستم ها به سمت دیجیتال شدن پیش رفتن که ساختن قطعاتی همچون CMOS ها در قطع کوچک و کم هزینه تر ممکن شد. یعنی حجم مدار، خودش خیلی فاکتور ها مثل قیمت و انرژی و... تحت تاثیر قرار میداد.
( انیاک با اینکه 300 عمل در ثانیه انجام میداد اما در زمان خودش کار محاسباتی یک سال را در حدود 1 یا 2 ساعت به انجام می رساند منبع)

مطالعه بیشتر:

https://en.wikipedia.org/wiki/ENIAC

http://www.columbia.edu/cu/computinghistory/eniac.html

http://www.thocp.net/hardware/eniac.htm

[pencil]

فرکانس 4625 کیلوهرتز! (The Buzzer)

اگر به یک رادیوی موج کوتاه دسترسی داشته باشید و فرکانس رادیوی خود را بر روی 4625 کیلوهرتز تنظیم کنید صدایی می شنوید که شاید در ابتدا زیاد توجه شما را به خود جلب نکند، اما جالب هست که بدانید این صدای بوق از یک پایگاه جاسوسی در روسیه پخش میشود! مقداری از صدای این بوق را برای شما ضبط کردم و میتوانید از اینجا دانلود کنید

این صدا از چهل سال پیش تا به امروز در باند فرکانسی 4.625MHZ بر روی باند SW (موج کوتاه) رادیو شنیده می شود و نام آن (УВБ-76, МДЖБ, ЖУОЗ) است و منشاء پخش این امواج سال ها نامشخص بود و تقریبا تمامی کابران رادیو در گذشته به علت سادگی این صدای بوق به از کنار این اصوات می گذشتند و با تکنولوژی آن روز منشاء پخش صدا به علت خاصیت باز بخشی(بازتاب) امواج با فرکانس پایین از سطح باردار آسمان به سمت زمین را دقیقا نمیشید فهمید که ایستگاه رادیویی این صدا ازکجا هست.
البته بعد ها آمریکا با پیشرفت تکنولوژی در زمینه ماهواره توانست مکان دقیق این ایستگاه را بدست بیاورند مختصات UVB-76 عبارت است از: (56° 5′ 0″ N, 37° 6′ 37″ E)

تصاویر گرفته شده از مقرر روسی پخش کننده UVB-76 به کمک تکنولوژی ماهواره ای

آنتن های ایستگاه رادیویی ملقب به UVB-76 یا دست مرده در روسیه و حد فاصل بین مسکو و سنپترزبورگ در پشت یه ورزشگاه متروکه واقع شده است و در ابتدا حدس هایی از وجود این موج مطرح شد یکی از این حدس ها که به زودی هم رد شد، این بود که دلیل پخش این امواج واضح رادیویی برای موجودات فرا زمینی هست تا اگر موجود هوشمندی وجود داشته باشد به آنها به نوعی اعلام حضور کند، اما این فرض به سرعت رد شد چرا که امواج رادیویی با فرکانس 4.6 MHZ امکان خروج از سطح جو را نداشتند و به محض برخورد این امواج با لایه باردار سطح بالای اتمسفر دوباره به سطح زمین بر میگشتند.

عده ای دیگر نظریه ای را مطرح کردند که روسی ها این باند فرکانسی را به وسیله این بوق برای خود رزرو کرداند تا به سامانه مطمئنی برای ارتباط پس از یک جنگ هسته ای تمام عیار تبدیل شود، چرا که شاید خیلی از تکنولوژی ها به چندین سال قبل از خود برگردد اما رادیوی ترانزیستوری چیزی هست که به سادگی در دسترس همه هست.
عده ای دیگر این بوق را یک سامانه سنکرون کننده بین ایستگاه های پرتاپ موشک های هسته ای روسیه مطرح کردند.
اما در نهایت نظریه ای مطرح شد که صحت آن به زودی اثبات شد، تعدادی نیز عقیده داشتند که این موج ها یک ایستگاه رادیو اعداد جاسوسی هست که تعدادی کد را به جاسوسان در عمق خاک کشور های دیگر مخابره می کند. زمانی که شوروی از هم منحل شد، تعدادی از نمایندگان سابق آن تقریبا این موضوع را تایید کرد، علاوه بر آن گاها با اتفاق های مهم در جهان که مرتبط با روسیه می شده گاهی این ایستگاه و صدای آن یا قطع می شده و یا فرق می کرده همچنین در آگوست سال 2010 ایستگاه صدای بوق را به مدت 5 دقیقه قطع کرد و اسامی و اعداد زیر را دوبار به زبان روسی از طریق این کانال مخابره نمود

نه!- سه!-هشت!- هشت!- دو!- نیکولا!- آنا!- ایوان!- میکاییل!- ایوان!- نیکولا!- آنا!- هفت!- چهار!- یک!- چهار!- سه!- پنج!- هفت!- چهار!

که البته اعداد و اسامی بالا یک کد جاسوسی هست که با سرچ کلید واژه " ایستگاه اعداد" اطلااعات بیشتری در این زمینه میتوانید کسب کنید. البته این کد ها تنها مربوط به سال 2010 نمی شود بلکه در سال های 1976 1982 تا 1998 و .... نیز صدای این بوق تکرار شونده قطع می شود و اسامی و یک سری اعداد را اعلام میکند! که رمز گشایی آن جزو کارهای اطلاعاتی هست و از برنامه ما خارج هست

اما این ایستگاه به قدری جالب و مورد بحث قرار گرفت که حتی از روی UVB-76 نیز ترانه و آهنگ هایی به سبک مختلف نیز ساختندً! به عنوان مثال آهنگ thirteen hurts 4625khz که از اینجا میتوانید این آلبوم عجیب و غریب را مشاهده کنید!
اما نکته ای که از این مطلب میتوانید جالب باشد، بحث بازتاب امواج فرکانس پایین از سطح جو هست که این ابزار بسیار مناسبی شده تا با توان های متوسط به راحتی بتوانند توسط موج کوتاه حجم زیادی از کره زمین را زیر پوشش رادیویی ببرند!