عزیز اینکه خیلی سادست که. خطا رو معمولاً برای ورودی می گیرن. و در ضمن جایی که ورودی با فیدبک جمع میشه رو میگن سیگنال خطا. برای نوشتن تابع تبدیل خطا هم یه بار نویز (d) رو صفر می گیری، تابع تبدیل ورودی به خطا رو می نویسی، یه بار هم ورودی رو صفر می گیری، تابع تبدیل نویز به خطا رو می نویسی. بعدم این دوتا رو با هم جمع روش نوشتن تابع تبدیل هم همون قاعده میسونه که خیلی سادست.
اما در مورد رفعش:
اولاً که خطا دو جوره. یکی خطای حالت گذرا و یکی دیگه حالت ماندگار.
و اینکه خطاها به نسبت ورودی ( که مثلاً پله باشه یا شیب یا سهمی) تغییر می کنن. حالا می گم برات:
برای بدست آوردن خطای حالت گذرا حتماً باید تابع تبدیل رو بنویسی، ازش لاپلاس معکوس بگیری، و اون ترمی که با گذشت زمان صفر میشه رو بگیری خطای گذرا. اما این خطا رو معمولاً کاری باهاش ندارن. خطای مهم خطای ماندگاره.
خطای حالت ماندگار، توی کتابای کنترل کامل راجع بهش بحث شده و یه سری فرمول داره. به type سیستم بستگی داره و ورودی. type سیستم درجه ریشه 0 تابع تبدیل حلقه بستست. که به ازای یه سری ورودی ها، و یه سری type ها خطای ماندگار صفره، به ازای یه سری یه عدد محدوده، به ازای یه سری هم بی نهایت.
اما این شد خطا، حالا برای رفعش باید جبران سازی کنی. که اونم فصل آخر همه کتابای کنترل خطی هست. انواع و اقسام کنترل کننده ها هستن (P، PI،PD، PID و lag & lead & lag-lead). که هر کدوم یه سری خصوصیت ها دارن. یکی خطای ماندگار رو صفر می کنه (type سیستم رو زیاد می کنه)، یکی سرعت رو زیاد می کنه، یکی اورشوت رو و ... که اینا واقعاً همش تو کتابا هست و می تونی بخونی.
امیدوارم لابه لای حرفات جوابت بوده باشه
دانش فنی تا به عمل تبدیل نشده، ذره ای ارزش نداره. اما بعضی وقت ها باید از دانش برای باز کردن مرزهای جدیدی در علم استفاده کرد، نه اینکه اونها رو صرفاً فقط به عمل تبدیل کرد.
ممنون از جوابت
راستش می خواستم بطور خلاصه یه بار این قضیه رو یکی برام تکرار کنه تا میان راه مشکلمو پیدا کنم که با لطف شما شد .
کتاب خاکی صدیق رو دارم . کتاب خوبیه و در مورد بقیه قسمتا باهاش راحتم ولی نمی دونم چرا این قسمت رو یه جورایی توضیح داده . من نمی دونم چرا وسط تحلیلش قاطی می کنم .
امروز زندگی را آغاز کن !
امروز مخاطره کن !
امروز کاری کن !
نگذار که به آرامی بمیری !
پابلو نرودا
کتاب خاگی صدیق یه کم سخت نوشته. پیشنهاد من برای کتاب درسی فقط و فقط کتاب بنجامین کو.
کتابش هم ساده نوشته، هم اینکه زیاد مباحث مکانیکی رو مثل کتاب دورف وارد کتاب نکرده. البته یه کم کتابش قدیمیه و توش آموزش متلب نداره.
اما برای یادگیری فوق العادست.
دانش فنی تا به عمل تبدیل نشده، ذره ای ارزش نداره. اما بعضی وقت ها باید از دانش برای باز کردن مرزهای جدیدی در علم استفاده کرد، نه اینکه اونها رو صرفاً فقط به عمل تبدیل کرد.
دیدگاه