میراث آلبرتا (فرار نخبگان)(در نظر سنجی شرکت کنید)

[امیرعلی بلورچیان]

پاسخ : میراث آلبرتا (فرار نخبگان)(در نظر سنجی شرکت کنید)

مطمئنا دانشجوی درست حسابی داریم. کافی یه امار گرفته بشه و ببینید چه تعداد دانشجوی ایرانی در مقاطع بالا در بهترین دانشگاه ها دارن تحصیل میکنن. اگه درست حسابی نبودن مطمئن باشید در این دانشگاه ها بهشون اجازه تحصیل داده نمیشد

این اسمش آمار گیری نیست اسمش شمارش افراد موفقتر هست !

شما یه گشتی تو دانشگاه شهرتون بزنید ببینید وضع دانشگاهیان عزیز چجور هست. اصلا چرا دانشجو؟ همین استادهارم حساب کنید وضع خیلیشون خرابه.
دانشجو فقط دانشگاه شریف نیست همین غیر انتفاعی های کشور هم توش دانشجو هست!

[ahmadpashaei]

پاسخ : میراث آلبرتا (فرار نخبگان)(در نظر سنجی شرکت کنید)

من برآیند بعضی از فرمایشهای آقای بلورچیان و بقیه رو قبول دارم نه همه. وضع دانشگاه های ما از وضع دانشجوهای ما اسفناکتر نیست به خدا.دانشگاه علمی کاربردی،آزادهای جدید،غیر انتفاعی های جدید،به خدا بحرانیه.اینها قسم خوردن که زیربنای علمی کشور رو به فساد بکشن و با مدارک الکی آمارهای همیشگی خودشون رو جور کنن تا بگن ما فلانیم و ما بصاریم. مقالات ایرانم زیاد شده ولی همش واقعی نیست،به خدا خیلی از استادای ایران در مقاله کاور کردن استادن و انصافا خوب بلدن مقالات دانشمندای دیگه رو کمی تغییر بدن و چاپ کنن واسه خودشون،این تولید علمه؟ پس چرا وضع مملکت اینه؟اینجا مشکل برای تحصیل اونقدر زیاده که اگر بخوام بگم میشه مثنوی هفتاد من! ولی در کل هم دانشگاه و دستگاه حاکم و هم دانشجوها و ... همه به شدت مقصرن.
آقای بلورچیان منظور از میراث آلبرتا نخبه ها،برترها و موفقتر ها هست.آخه دانشجوهای ایرانی که میرن خارج چند دسته اند:
1- دسته اول فقط میخوان برن خارج و آزاد باشن و - به جرات میگم چون اطلاع کامل و دقیق دارم- بی بند و باری رو انتخاب می کنن،واقعا هیچی از علم نمیفهمن ولی میرن قبرس،هند،مالزی،دانشگاه های سطح پایین و کالجهای اروپا و .... صد البته استثنا هم در بین اونها کم نیست و جدا بعضی ها درس می خونن و موفق میشن،اینم دیدم و دارم می بینم.جسارت به همه نمی کنم ابدا.
2- دانشجوهای خوب و معمولی که بازم برای میانگینی از درس و کار و آزادی و رفاه میرن.مثلا دانشگاه های سطح پایین اروپا و کانادا و آمریکا و ... و سطوح متوسط کشورهایی که مثل اروپایی ها که در رنک جهانی پایین هستن.
3- دانشجوهای موفق و درسخون که هدف استواری داشته و رزومه بعضا خیلی خوبی دارن و وقتی میرن شایستگی هاشون رو بهتر هم نشون میدن.اینها به دانشگاه های خوب و عالی در کشورهای توسعه یافته میرن.
4- نابغه ها و نخبه های واقعی که جدا حرفی در اونها نیست و درست شدن برای دانشمند شدن.دیگه دانشجوهایی مثل دکتر مریم میرزاخانی،رویا بهشتی زواره،شادی رستمی،الهام یاوری،بهتاش بابادی و برادرش و ... خیلی ها که هر سال دارن از بعد از لیسانس و یا بعد ارشد میرن آمریکا واقعا استثنا هستن و اونجا هم هر کدومشون واقعا دارن گوشه ای از علم رو تکون میدن نه اینکه دکترا بگیرن و ... .
این فیلم دسته سوم و چهارم رو نشانه گرفته متاسفانه.به نظر من بسیار جانب دارانه و بی منطق ساخته شده و معلومه از طرف چه جریانی حمایت شده.

[glayol67]

پاسخ : میراث آلبرتا (فرار نخبگان)(در نظر سنجی شرکت کنید)

نه اینجوری هم نیست -خیلی ها دارند در دانشگاه درست حسابی درس می خونن-همون استفرد که می فرمایید خصوصی میدونید چندتا دانشجوی ایرانی در مقطع دکتری داره که فول فاندند؟؟؟ یکی از دوستان من که تازه برگشته چیزهایی از این دانشگاه می گفت که من خودم باور نمی کردم! باور کنیم یا نه امروز بخش کثیری از نوابغ ما دارن میرن و هیچکس اهمیتی نمیده ! وروزی متوجه این قضیه می شیم که دیگه خیلی دیره.

[ahmadpashaei]

پاسخ : میراث آلبرتا (فرار نخبگان)(در نظر سنجی شرکت کنید)

ذکر چند نکته ضروری است

1- مشخصه که سازندگان این مستند دلخوشی از بچه های شریف ندارند! و همش اونها رو مورد انتقاد قرار داده.

2- سازندگان مستند فقط و فقط به مهاجرت بچه های صنعتی شریف و بطور کلی رشته های فنی و مهندسی پرداخته و اصلا به دیگر دانشگاهها و دیگر رشته ها در علوم انسانی و تجربی و هنر پرداخته نشده است. و این نشون میده که مجری این مستند اطلاعاتش و فضای ذهنیش فقط در چهار چوب یک دانشگاه شریف هست. البته شاید بیشترین بخاطر اینه خودش در اونجا درس خونده.اینطور که خودشون گفتند سالی 180 هزار نفر مهاجرت می کنند مگه چند درصدشون در شریف درس خوندن!؟

3- حدس میزنم علت نامگذاری این مستند بعنوان میراث آلبرتا به این دلیله که همانطور که در اواخر مستند نشون میده جمعی از دانشجویان ایرانی در دانشگاه آلبرتا یک ترانه به اسم "سوسن خانم" رو بازخوانی کردند!! و اون کلیپ رو در صدای آمریکا پخش می کنند!.کارگردان این فیلم هم بادیدن این ترانه جرقه ساختن این مستند به ذهنش خورده! و خواسته بگه که : خانواد های محترم ایرانی بچه هاتون درس می خونند و بعدشم میروند خارج و چیزی که واسه کشورشون بعنوان سوغات و میراث به ارث گذاشته اند ترانه" سوسن خانم" است؟! علمی هم که اونجا یاد می گیرند بدرد ایران نمیخوره! چون خودشون هم یک چایی اشاره کردند که طرح های علمی هم که در مثلا آمریکا می گذرانند اکثرا کاربرد نظامی داره و اونهایی هم که کاربرد نظامی نداره بدرده بیست سال دیگه آمریکا میخوره و صد سال آینده ایران..

[m-madani]

پاسخ : میراث آلبرتا (فرار نخبگان)(در نظر سنجی شرکت کنید)

من برآیند بعضی از فرمایشهای آقای بلورچیان و بقیه رو قبول دارم نه همه. وضع دانشگاه های ما از وضع دانشجوهای ما اسفناکتر نیست به خدا.دانشگاه علمی کاربردی،آزادهای جدید،غیر انتفاعی های جدید،به خدا بحرانیه.اینها قسم خوردن که زیربنای علمی کشور رو به فساد بکشن و با مدارک الکی آمارهای همیشگی خودشون رو جور کنن تا بگن ما فلانیم و ما بصاریم. مقالات ایرانم زیاد شده ولی همش واقعی نیست،به خدا خیلی از استادای ایران در مقاله کاور کردن استادن و انصافا خوب بلدن مقالات دانشمندای دیگه رو کمی تغییر بدن و چاپ کنن واسه خودشون،این تولید علمه؟ پس چرا وضع مملکت اینه؟اینجا مشکل برای تحصیل اونقدر زیاده که اگر بخوام بگم میشه مثنوی هفتاد من! ولی در کل هم دانشگاه و دستگاه حاکم و هم دانشجوها و ... همه به شدت مقصرن.
آقای بلورچیان منظور از میراث آلبرتا نخبه ها،برترها و موفقتر ها هست.آخه دانشجوهای ایرانی که میرن خارج چند دسته اند:
1- دسته اول فقط میخوان برن خارج و آزاد باشن و - به جرات میگم چون اطلاع کامل و دقیق دارم- بی بند و باری رو انتخاب می کنن،واقعا هیچی از علم نمیفهمن ولی میرن قبرس،هند،مالزی،دانشگاه های سطح پایین و کالجهای اروپا و .... صد البته استثنا هم در بین اونها کم نیست و جدا بعضی ها درس می خونن و موفق میشن،اینم دیدم و دارم می بینم.جسارت به همه نمی کنم ابدا.
2- دانشجوهای خوب و معمولی که بازم برای میانگینی از درس و کار و آزادی و رفاه میرن.مثلا دانشگاه های سطح پایین اروپا و کانادا و آمریکا و ... و سطوح متوسط کشورهایی که مثل اروپایی ها که در رنک جهانی پایین هستن.
3- دانشجوهای موفق و درسخون که هدف استواری داشته و رزومه بعضا خیلی خوبی دارن و وقتی میرن شایستگی هاشون رو بهتر هم نشون میدن.اینها به دانشگاه های خوب و عالی در کشورهای توسعه یافته میرن.
4- نابغه ها و نخبه های واقعی که جدا حرفی در اونها نیست و درست شدن برای دانشمند شدن.دیگه دانشجوهایی مثل دکتر مریم میرزاخانی،رویا بهشتی زواره،شادی رستمی،الهام یاوری،بهتاش بابادی و برادرش و ... خیلی ها که هر سال دارن از بعد از لیسانس و یا بعد ارشد میرن آمریکا واقعا استثنا هستن و اونجا هم هر کدومشون واقعا دارن گوشه ای از علم رو تکون میدن نه اینکه دکترا بگیرن و ... .
این فیلم دسته سوم و چهارم رو نشانه گرفته متاسفانه.به نظر من بسیار جانب دارانه و بی منطق ساخته شده و معلومه از طرف چه جریانی حمایت شده.

هیچ کس در یک موضوع خاص نمی تونه به موضوع بصورت ایده آل گرایانه و بدون قصد و قرض نگاه کنه . این وسط باید سعی کنیم خودمون بدون توجه به این طور چیزا و حواشی به اصل موضوع توجه کنیم . اینکه این مستند از طرف جریان خاصی حمایت میشه یا نه رو من نمی دونم . ولی قطعا با دیدن این مستند خیلی از حقایق (چه اینوری و چه اونوری ! ) برای ما آشکار شد . الان از این مستند هر کس ممکنه یک برداشتی داشته باشه . مهم این نیست . مهم اینه خیلی از چیزهایی که داخل این مستند نشون داده شده بود کاملا مستند بوده . از اون صحبتی که با آقای احمدی نژاد شد تا اون کلیپی که صدای آمریکا پخش کرده بود . همه این ها هستن و وجود دارن .

[ahmadpashaei]

پاسخ : میراث آلبرتا (فرار نخبگان)(در نظر سنجی شرکت کنید)

دکتر مشایخی که در فیلم با گریه می گفت جوانان نمی فهمند این رو. پسرای خودشو فرستاده آمریکا و چند سالی است آنجا تحصیل می کنن ... بیش از یکی از بچه هاشم آمریکا هستند!!!!!!! بچه های شریف در جریاند حتما oo:
نقل از دوستم محمد در سایتی دیگر:
اینجور که در پایان این نمایش مشخصه، باید منتظر دنباله اش باشیم، احتمالا با دوستانی مصاحبه خواهد شد که از مهاجرت تحصیلی به امریکا/کانادا ناراضی بوده و قصد برگشت به وطن، پس از پایان تحصیلات را خواهند داشت...ولی یک سوالی که برای من پیش آمده اینه که، واقعا و واقعا چند درصد یا بهتره بگم چند نفر از فارغ التحصیلان دانشگاه ها در ایران میتونند فردی مثل دکتر "نائینی" (اگر اسمش درست به خاطرم مونده باشه) بشوند که اون هم چون پروژه های خاصی (از نوعی که همه میدونیم چی است) انجام میده از درآمد بالایی برخوردار است؟! منظورم اینه که به نظر من اصلا درست نبود که بین این همه استاد، سراغ ایشون رفت یا حتی به خودش زحمت نداد که سراغ استادی با نظری غیر از نظر دکتر نائینی بره (چه موافق / چه مخالف)! خلاصه همین روزها است که خبر تقدیر کنگره "..." رو از این مستندساز (!!!) بشنویم.

و دوست دیگم مایک(مستعار) که دانشجوی دکترای مهندسی صنایع در آمریکا و فارغ التحصیل شریف :

و اما بشنوید از من:من آقای مشایخی یا همون دکتر مشایخی که شما میگید رو خوب میشناسم. ایشون رییس مستقیم بنده در یکیآ از شرکتآهاییآ که تصادفا بهترین شرکت ایران در ساخت ساز هستند بود (شرکت بزرگ کیسون،مجری سد و نیروگاه تلمبه ذخیره ای سیاه بیشه نوشهر-جاده چالوس-کرج-). اون آقای مهندس انصاری هم که دیدید ایشون رو تقریبا هر روز صبح بنده میدیدم! من با ایشون (آقای مشایخی) نزدیک ۴ سال در اون شرکت کار کردم! ۱ مقاله هم با ایشون دارم که البته به سختی قبول کرد که در ۱ کنفرانس ارایش بدم! بماند! ایشون با وجود اینکه من باهاش رابطه خوبیآ داشتم از من زیاد خوشش نمیآآاومد! دلیلشم این که من کار رو اونجور که خودم میآخواستم انجام میدادم هرچند نتیجه رو اونی که میآخواست تحویل میدادم و کلن هم ادمیآ نبودم که زیر حرف زور وایسم! ایشون سواد خوبیآ داره اما دلیل بر این نمیآشه که مدیر خوبیآ باشه! و اینکه فک میآکنه میتونهآ ساختاری رو که ما اینجا در آمریکا داریم در شرکتآهای ایرانیآ پیاده کنیم که این غیر ممکن هستش! به هر روی! پروژه سیاه بیشه یکیآ از ناموفقآترین پروژهآهای مملکت و شرکت کیسون هستش و به نوعی باتلاقی شد برای ما! این پروژه قرار بود ساله ۸۷ آب گیری بشه که تازه اخیرا در ۹۰ آبگیری شد و پولیآ که کیسون از مناقصه های ونزوئلا در آورد رو توی این صد چال کردند تا بتوانند سر و ته شو هم بیارند و بگن که مام بلدیم سد بسازیم! موقعی که من کارمو تو کیسون شروع کردم ما یک تیم بودیم که تقریبن ظرف ۲-۳ سال همگی اومدیم آمریکا و تقریبن آخرین نفر اون تیم من بودم که بعد از فارغ التحصیلیم اومدم آمریکا! در کیسون ما یک فرهنگیآ داشتیم! ۲-۳ سال میموندیم بعدش یک پول خوبیآ در میاوردیم و بعدش سریع آمریکا. جوّی که داشتیم اصلا همین بود! اصلا همین جو باعث شد که من یهو اون همه کار رو انجام بدم! من تمامی مواردی که بابک گفت رو تایید میآکنم! این فیلم تا حدودی داستان زندگیآ من هست!
این بابک مدیر یکی از سایتهای معروف مرتبط با اپلای هست که به رایگان خدمات ارایه می کنن (تقریبا مثل همینجا-چون اونجا کاملا رایگانه) که من پستش رو در پایین قرار میدم.ایشون لیسانس و ارشدش رو در مهندسی نرم افزار کامپیوتر از شریف گرفته بود و الان به معنای واقعی نگم دانشمند ولی حداقل محققی در یکی از بزرگترین شرکتهای دنیا هست:

---

اضافه شده در تاریخ :
اینم حرفای بابک:

این فیلم یک فیلم مستند نیست و هر چه بیشتر به سمت انتهای فیلم میآره، کاملا مشخص میآشه که از طرف چه جریان فکریآای درست شده. تخصیص زمان زیادی از فیلم به مصاحبه با دکتر نایبی یکی دیگه از نکات سوال برانگیزه. آیا پیدا کردن استادهای دیگه در شریف یا دانشگاهآهای دیگه این قدر مشکل بوده یا تعداد استادهای موفقی که با خط فکری فیلم همسو هستند خیلی کمه؟
اشکالاتی از این دست در سراسر فیلم دیده میآشه. در نتیجه من این فیلم رو نه یک فیلم مستند، بلکه نظر گروهی خاص و فاقد ارزش میآدونم، اما از اونجا که احتمالا سوالاتی رو ممکنه در ذهن شما ایجاد کرده باشه، من تجربیاتم رو به عنوان کسی که هم در ایران و هم در امریکا کار کرده میآنویسم و یک مقدار از سابقه کاری خودم در ایران و در امریکا هم میآنویسم تا بدونید نظرات من بر چه اساسی نوشته شده.

سابقه: در سال ۱۳۷۷ از شریف لیسانس کامپیوتر گرفتم و همون سال فوق لیسانس کامپیوتر شریف رو هم شروع کردم. تقریبا همزمان با شروع دوره فوق لیسانس با چند نفر از دوستان شرکتی رو تاسیس کردیم که بسیار موفق شد و من تا موقعی که در ایران بودم (سال ۱۳۸۳) در اون شرکت مشغول به کار بودم و در یکی دو سال آخر قبل خروج از ایران درآمد من از متوسط جامعه بسیار بالاتر بود.
سال ۱۳۸۳ وارد کانادا شدم و دکترا رو شروع کردم، اما بعد از یک سال دانشگاه رو عوض کردم و به دانشگاه UCI (دانشگاه کالیفرنیا-اروین که رنک حدود 20 تا 30 دنیا رو داره!!) در امریکا رفتم و در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) دکترا رو گرفتم و در امریکا مشغول به کار شدم. در طول دکترا (به عنوان Intern) برای یک شرکت و بعد از فارغآالتحصیلی برای سه تا شرکت آمریکایی کار کردم. تمام این شرکتآهادر سیلیکون ولی (silicon valley)بودهآاند و از بزرگآترین شرکتآهای دنیا تا شرکتآهای تازه تاسیس رو شامل میآشن.

مقایسه درآمد در ایران و امریکا:
در صورتی که در امریکا به عنوان متخصص با مدرک فوق لیسانس یا دکترا استخدام بشید، درآمد شما به احتمال بسیار زیاد بیشتر از حالتی خواهد بود که در ایران استخدام بشید یا حتی در ایران یک شرکت کوچک با حدود ۱۰ نفر کارمند داشته باشید. اگر در ایران بتونید شرکتآ بزرگی داشته باشید، در اون صورت احتمالا درآمد شما بیشتر از حالتی خواهد بود که در امریکا استخدام بشید.
حقوق متخصصین رشتهآهای فنی در امریکا به اندازهآای هست که این افراد میآتونند به راحتی یک زندگی مرفه داشته باشند.

در صورتی که به دنبال داشتن شرکت خودتون هستید، احتمال این که شما بتونید در ایران یک شرکت کوچک با حدود ۱۰ نفر کارمند داشته باشید، خیلی بیشتره تا این که در امریکا بتونید چنین شرکتی ایجاد کنید. دلایل اصلی این موضوع هم رقابت بسیار زیاد در بین شرکتآهای امریکایی و تا حدودی مسائل مرتبط با مهاجرت مثل آشنا نبودن با فرهنگ امریکا و صحبت کردن انگلیسی با لهجه و غیره است.

قوانین ناپایدار و رقابت دولتی در ایران:
اجرای نادرست و سلیقهآای قانون توسط دولت در ایران یکی از معضلات شرکتآهای خصوصی هست. همچنین تغییرات ناگهانی و بعضا نابخردانه قوانین بر بخش خصوصی تاثیرات بسیار مخربی میآذاره. من شخصا چندین بار در زمانی که در ایران مشغول کار بودم با این مساله روبرو شدم و این تغییرات ناگهانی در حدی بود که کل برنامهآریزیآهای چند ساله شرکت رو به کل نابود کرد و ما مجبور به تغییر استراتژیآهای اصلی کار شدیم. در سالآهای اخیر هم که من در ایران نبودم، یکی از ارگانآهای کشوری رسما وارد رقابت با بخش خصوصی شد که ادامه کار رو برای دوستان من که همچنان در ایران و در شرکت ما مشغول کارند بسیار مشکل کرده و همه این دوستان با این وضعیت به فکر مهاجرت افتادهآاند.
وارد شدن دولت در زمینهآهای کاری مختلف و رقابت با بخش خصوصی متاسفانه تنها مربوط به شرکت یا صنف کاری ما نمیآشه و از این موارد در اصناف دیگه بسیار وجود داره.

سطح علمی دانشگاهآهای امریکا و ایران:
همون طور که گفتم من در ایران در شریف درس خوندم که جزو دانشگاهآهای بسیار خوب ایران محسوب میآشه. در امریکا در دانشگاه UCI بودم که جزو دانشگاهآهای خوب ولی نه بسیار خوب امریکاست. با این حال سطح علمی استادها و پروژهآهایی که در امریکا انجام میآشه با ایران قابل مقایسه نیست و اگر کسی واقعا علاقمند به تحقیقات و بدست آوردن دانش روز باشه، دانشگاهآهای ایران نیازهای علمی این شخص رو برآورده نخواهند کرد. البته این رو هم اضافه کنم که رشتهآی من کامپیوتر بوده و قضاوت من بر این اساس هست. شاید رشتهآهای دیگه وضعیت بهتری داشته باشند.
این نکته رو هم خوبه بگم که بر خلاف سطح علمی دانشگاهآهای امریکا که بسیار بالاتره، دانشجویان لیسانس که من در دانشگاه UCI دیدم واقعا از نظر استعداد و تواناییآهای علمی پایینآتر از دانشجویان شریف هستند.


در نهایت نظر شخصی من که به هیچ عنوان بر اساس تحقیقات یا آمار معتبری نیست در مورد دلایل مهاجرت نخبگان این موارده:
امید کم به آینده و ابهامات زیاد در زمینه کار و کسب درآمد یک دلیل مهم هست. یک دلیل مهم دیگه نارضایتی از شرایط اجتماعی و سیاسی ایران هست. فرهنگ پایین و قانون گریزی جامعه و ناعادلانه بودن سیستمآهای اقتصادی در ایران از مشکلات عمده دیگه است که باعث مهاجرت نخبگان میآشه. و در نهایت سطح علمی کاملا بالاتر دانشگاهآهای غربی در این زمینه بیآتاثیر نیست. و گرنه کسی به خاطر لبخند زدن کاناداییآها، حاضر نمیآشه اشک پدر و مادرش رو ببینه و خانواده و دوستان و خاطراتش رو بذاره و بره. مشکلات زندگی در ایران اون قدر جدیآ هستند که دردسرهای مهاجرت در مقابل اونآها کوچیک به نظر میآرسن، ولی متاسفانه مسوولین چشمشون رو برروی این مشکلات بستهآاند و خواسته یا ناخواسته نمیآخوان بدونند که ریشه مشکلات کجاست.

به هر حال امیدوارم که روزی برسه که شرایط زندگی در حد قابل قبولی باشه و متخصصین ایرانی به سرزمین مادری برگردند و همگی در کنار هم کشور رو بسازیم.

---

اضافه شده در تاریخ :
اینم دانلود کنید و بخونید بد نیست.البته ربطی به این آلبرتا نداره ولی جالبه:

http://eca.ir/sharing/uploads/13385743911.zip

من گزینه آخر رو زدم ولی باید اینم اضافه کنم اصلا و ابدا برای خارج رفتن درس نمیخونم و راستش دلمم اینجاست ولی دنبال چیزایی هستم که نمیشه اینجا بهش رسید.برای شرایط خودم عرض می کنم! چیز دیگه اینه که میخوام دانشمند شدن رو لمس کنم نه دکتر شدن.ولی دوست دارم اگر اثر داشته باشه برگردم و به ایران خدمت کنم البته در صورت اینکه جایگاه علمی مناسبی فرتهم بشه نه اینکه بیام اینجا و ...
حالا ببینیم میتونم برم یا نه! ایشالا همه موفق باشیم.
با تشکر

[m-madani]

پاسخ : میراث آلبرتا (فرار نخبگان)(در نظر سنجی شرکت کنید)

اینم حرفای بابک:

این فیلم یک فیلم مستند نیست و هر چه بیشتر به سمت انتهای فیلم میآره، کاملا مشخص میآشه که از طرف چه جریان فکریآای درست شده. تخصیص زمان زیادی از فیلم به مصاحبه با دکتر نایبی یکی دیگه از نکات سوال برانگیزه. آیا پیدا کردن استادهای دیگه در شریف یا دانشگاهآهای دیگه این قدر مشکل بوده یا تعداد استادهای موفقی که با خط فکری فیلم همسو هستند خیلی کمه؟
اشکالاتی از این دست در سراسر فیلم دیده میآشه. در نتیجه من این فیلم رو نه یک فیلم مستند، بلکه نظر گروهی خاص و فاقد ارزش میآدونم، اما از اونجا که احتمالا سوالاتی رو ممکنه در ذهن شما ایجاد کرده باشه، من تجربیاتم رو به عنوان کسی که هم در ایران و هم در امریکا کار کرده میآنویسم و یک مقدار از سابقه کاری خودم در ایران و در امریکا هم میآنویسم تا بدونید نظرات من بر چه اساسی نوشته شده.

سابقه: در سال ۱۳۷۷ از شریف لیسانس کامپیوتر گرفتم و همون سال فوق لیسانس کامپیوتر شریف رو هم شروع کردم. تقریبا همزمان با شروع دوره فوق لیسانس با چند نفر از دوستان شرکتی رو تاسیس کردیم که بسیار موفق شد و من تا موقعی که در ایران بودم (سال ۱۳۸۳) در اون شرکت مشغول به کار بودم و در یکی دو سال آخر قبل خروج از ایران درآمد من از متوسط جامعه بسیار بالاتر بود.
سال ۱۳۸۳ وارد کانادا شدم و دکترا رو شروع کردم، اما بعد از یک سال دانشگاه رو عوض کردم و به دانشگاه UCI (دانشگاه کالیفرنیا-اروین که رنک حدود 20 تا 30 دنیا رو داره!!) در امریکا رفتم و در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) دکترا رو گرفتم و در امریکا مشغول به کار شدم. در طول دکترا (به عنوان Intern) برای یک شرکت و بعد از فارغآالتحصیلی برای سه تا شرکت آمریکایی کار کردم. تمام این شرکتآهادر سیلیکون ولی (silicon valley)بودهآاند و از بزرگآترین شرکتآهای دنیا تا شرکتآهای تازه تاسیس رو شامل میآشن.

مقایسه درآمد در ایران و امریکا:
در صورتی که در امریکا به عنوان متخصص با مدرک فوق لیسانس یا دکترا استخدام بشید، درآمد شما به احتمال بسیار زیاد بیشتر از حالتی خواهد بود که در ایران استخدام بشید یا حتی در ایران یک شرکت کوچک با حدود ۱۰ نفر کارمند داشته باشید. اگر در ایران بتونید شرکتآ بزرگی داشته باشید، در اون صورت احتمالا درآمد شما بیشتر از حالتی خواهد بود که در امریکا استخدام بشید.
حقوق متخصصین رشتهآهای فنی در امریکا به اندازهآای هست که این افراد میآتونند به راحتی یک زندگی مرفه داشته باشند.

در صورتی که به دنبال داشتن شرکت خودتون هستید، احتمال این که شما بتونید در ایران یک شرکت کوچک با حدود ۱۰ نفر کارمند داشته باشید، خیلی بیشتره تا این که در امریکا بتونید چنین شرکتی ایجاد کنید. دلایل اصلی این موضوع هم رقابت بسیار زیاد در بین شرکتآهای امریکایی و تا حدودی مسائل مرتبط با مهاجرت مثل آشنا نبودن با فرهنگ امریکا و صحبت کردن انگلیسی با لهجه و غیره است.

قوانین ناپایدار و رقابت دولتی در ایران:
اجرای نادرست و سلیقهآای قانون توسط دولت در ایران یکی از معضلات شرکتآهای خصوصی هست. همچنین تغییرات ناگهانی و بعضا نابخردانه قوانین بر بخش خصوصی تاثیرات بسیار مخربی میآذاره. من شخصا چندین بار در زمانی که در ایران مشغول کار بودم با این مساله روبرو شدم و این تغییرات ناگهانی در حدی بود که کل برنامهآریزیآهای چند ساله شرکت رو به کل نابود کرد و ما مجبور به تغییر استراتژیآهای اصلی کار شدیم. در سالآهای اخیر هم که من در ایران نبودم، یکی از ارگانآهای کشوری رسما وارد رقابت با بخش خصوصی شد که ادامه کار رو برای دوستان من که همچنان در ایران و در شرکت ما مشغول کارند بسیار مشکل کرده و همه این دوستان با این وضعیت به فکر مهاجرت افتادهآاند.
وارد شدن دولت در زمینهآهای کاری مختلف و رقابت با بخش خصوصی متاسفانه تنها مربوط به شرکت یا صنف کاری ما نمیآشه و از این موارد در اصناف دیگه بسیار وجود داره.

سطح علمی دانشگاهآهای امریکا و ایران:
همون طور که گفتم من در ایران در شریف درس خوندم که جزو دانشگاهآهای بسیار خوب ایران محسوب میآشه. در امریکا در دانشگاه UCI بودم که جزو دانشگاهآهای خوب ولی نه بسیار خوب امریکاست. با این حال سطح علمی استادها و پروژهآهایی که در امریکا انجام میآشه با ایران قابل مقایسه نیست و اگر کسی واقعا علاقمند به تحقیقات و بدست آوردن دانش روز باشه، دانشگاهآهای ایران نیازهای علمی این شخص رو برآورده نخواهند کرد. البته این رو هم اضافه کنم که رشتهآی من کامپیوتر بوده و قضاوت من بر این اساس هست. شاید رشتهآهای دیگه وضعیت بهتری داشته باشند.
این نکته رو هم خوبه بگم که بر خلاف سطح علمی دانشگاهآهای امریکا که بسیار بالاتره، دانشجویان لیسانس که من در دانشگاه UCI دیدم واقعا از نظر استعداد و تواناییآهای علمی پایینآتر از دانشجویان شریف هستند.


در نهایت نظر شخصی من که به هیچ عنوان بر اساس تحقیقات یا آمار معتبری نیست در مورد دلایل مهاجرت نخبگان این موارده:
امید کم به آینده و ابهامات زیاد در زمینه کار و کسب درآمد یک دلیل مهم هست. یک دلیل مهم دیگه نارضایتی از شرایط اجتماعی و سیاسی ایران هست. فرهنگ پایین و قانون گریزی جامعه و ناعادلانه بودن سیستمآهای اقتصادی در ایران از مشکلات عمده دیگه است که باعث مهاجرت نخبگان میآشه. و در نهایت سطح علمی کاملا بالاتر دانشگاهآهای غربی در این زمینه بیآتاثیر نیست. و گرنه کسی به خاطر لبخند زدن کاناداییآها، حاضر نمیآشه اشک پدر و مادرش رو ببینه و خانواده و دوستان و خاطراتش رو بذاره و بره. مشکلات زندگی در ایران اون قدر جدیآ هستند که دردسرهای مهاجرت در مقابل اونآها کوچیک به نظر میآرسن، ولی متاسفانه مسوولین چشمشون رو برروی این مشکلات بستهآاند و خواسته یا ناخواسته نمیآخوان بدونند که ریشه مشکلات کجاست.

به هر حال امیدوارم که روزی برسه که شرایط زندگی در حد قابل قبولی باشه و متخصصین ایرانی به سرزمین مادری برگردند و همگی در کنار هم کشور رو بسازیم.

دقیقا من هم همین رو می خواستم احمد جان . می خواستم بدونم نظر بقیه دوستانی که به خارج رفتن چی هست . آیا همه این چیزهایی که داخل این مستند مطرح شده درست هست یا نه و ... . و مهمتر از همه می خواستم بقیه افرادی که قصد رفتن به خارج رو دارن در این باره اطلاعاتشون کامل باشه . حالا چه خوبی های رفتن به خارج و چه بدیهاش .....

[Mohamadh14]

پاسخ : میراث آلبرتا (فرار نخبگان)(در نظر سنجی شرکت کنید)

من مستند را ندیدم چون اینترنت پر سرعت ندارم .البته از سازندش تقریبا میشه محتواش را حدس زد

حرف های دوستان هم کم و بیش خوندم و استفاده کردم .اما:
به نظر من انسان باید مقداری روحیه فداکاری داشته باشه قرار نیست من نوعی که استعداد خوبی دارم مردم و خانوادم را ول کنم و برم .و برای دل خوشی خودم بگم .من که انیشتین بودم تو ایران قدر منو نداشتند
گذشتکان کاشتند ما خوردیم حالا چه اشکالی داری ما بکاریم آیندگان بخورند.

ایجاد تغییر و رسیدن به آرزوها نیاز به افراد فداکار داره .نیاز به از دست دادن عزیزان داره.نیاز به سختی کشیدن داره .چرا یکی از اون انسانهای فداکار ما نباشیم و در اولین روش برای حل مساله صورت مساله را پاک کنیم و بگیم خدا حافظ من رفتم خارج . :question:

اگر اشتباه نکنم این یکی از جملات دائی جون بودش که من مضمونش یادمه :من اگر خارج از ایران می رفتم احتمال زیاد به درجات بالای علمی می رسیدم .اما زمانی فهمیدم که دنیا و زندگی فقط این چیزها نیست... ارزش لبخند یک دختر ایرانی(همسرت)و بچه هات از تمام این علوم بیشتره.



مساله بعدی هم که خیلی مهمه ایجاد شوک برای تغییر در زندگی است :خیلی از افراد که خارج از کشور می روند یک دفعه درس خون می شوند و مقررارتی و...............که هیچ ارتباطی با سطح علمی دانشگاه داخل با خارج نداره .این وسط اهرم محرک فقط یک شوک تغییر محیط بود .......دقیقا این روش در فوتبال هم استفاده میشه یک مربی قوی جای خودشو به یک مربی حتی ضعیف تر میده اما شوک حاصله باعث میشه تیم بهتر نتیجه بگیره.

[امیرعلی بلورچیان]

پاسخ : میراث آلبرتا (فرار نخبگان)(در نظر سنجی شرکت کنید)

مساله بعدی هم که خیلی مهمه ایجاد شوک برای تغییر در زندگی است :خیلی از افراد که خارج از کشور می روند یک دفعه درس خون می شوند و مقررارتی و...............که هیچ ارتباطی با سطح علمی دانشگاه داخل با خارج نداره .این وسط اهرم محرک فقط یک شوک تغییر محیط بود .......دقیقا این روش در فوتبال هم استفاده میشه یک مربی قوی جای خودشو به یک مربی حتی ضعیف تر میده اما شوک حاصله باعث میشه تیم بهتر نتیجه بگیره.

در تکمیل این حرف،
کسی که همه چی رو ول میکنه میره از 0 شروع کنه بایدم خودشو بکشه و درس بخونه چون چاره دیگه ای نداره.

[voyager2020]

پاسخ : میراث آلبرتا (فرار نخبگان)(در نظر سنجی شرکت کنید)

صحبتها و نقل قول های اقای پاشایی کاملا تایید میکنم! و اقای پاشایی تمام حرفهایی رو که باید میگفتیم گفتند!!!
امروز دوبار در این تاپیک نظرم رو نوشتم ولی بعدش پاک کردم! الان هم بعد از 20 سطر نوشتن دوباره پاک کردم
حتی نمیتونیم حرف بزنیم

[oscilator]

پاسخ : میراث آلبرتا (فرار نخبگان)(در نظر سنجی شرکت کنید)

این اسمش آمار گیری نیست اسمش شمارش افراد موفقتر هست !

شما یه گشتی تو دانشگاه شهرتون بزنید ببینید وضع دانشگاهیان عزیز چجور هست. اصلا چرا دانشجو؟ همین استادهارم حساب کنید وضع خیلیشون خرابه.
دانشجو فقط دانشگاه شریف نیست همین غیر انتفاعی های کشور هم توش دانشجو هست!

ببینید یکی از دوستان گفت نه صنعتی داریم و نه .... ، شما هم در ادامه گفتید و نه دانشجوی درست حسابی ولی من عقیدم اینه که دانشجوی درست حسابی داریم ولی اگه شما نظرتون اینه که نداریم این هم نظری هستش
فرضا که شمارش افراد موفق تر باشه مهم اینه که پس دانشجوی درست حسابی داریم!!
قرار نیست همه تو یه مملکت دانشجو بشن ، این جور دانشگاه ها که اصلا اسمش دانشگاه نیست و طبیعتا دانشجو هاش هم دانشجو نیستن مدرکجو بگیم بهتره!
اگر ملاک نداشتن دانشجو این جور جاها هستش درسته دانشجو نداریم، ولی اصل دانشجو های ما اونهایی هستن که رتبه های خوب کنکور رو دارن ولی به خاطر پایین بودن سطح دانشگاه ها و امکانات و عدم ارتباط با صنعت میرن خارج

[ahmadpashaei]

پاسخ : میراث آلبرتا (فرار نخبگان)(در نظر سنجی شرکت کنید)

من مستند را ندیدم چون اینترنت پر سرعت ندارم .البته از سازندش تقریبا میشه محتواش را حدس زد

حرف های دوستان هم کم و بیش خوندم و استفاده کردم .اما:
به نظر من انسان باید مقداری روحیه فداکاری داشته باشه قرار نیست من نوعی که استعداد خوبی دارم مردم و خانوادم را ول کنم و برم .و برای دل خوشی خودم بگم .من که انیشتین بودم تو ایران قدر منو نداشتند
گذشتکان کاشتند ما خوردیم حالا چه اشکالی داری ما بکاریم آیندگان بخورند.

ایجاد تغییر و رسیدن به آرزوها نیاز به افراد فداکار داره .نیاز به از دست دادن عزیزان داره.نیاز به سختی کشیدن داره .چرا یکی از اون انسانهای فداکار ما نباشیم و در اولین روش برای حل مساله صورت مساله را پاک کنیم و بگیم خدا حافظ من رفتم خارج . :question:

اگر اشتباه نکنم این یکی از جملات دائی جون بودش که من مضمونش یادمه :من اگر خارج از ایران می رفتم احتمال زیاد به درجات بالای علمی می رسیدم .اما زمانی فهمیدم که دنیا و زندگی فقط این چیزها نیست... ارزش لبخند یک دختر ایرانی(همسرت)و بچه هات از تمام این علوم بیشتره.



مساله بعدی هم که خیلی مهمه ایجاد شوک برای تغییر در زندگی است :خیلی از افراد که خارج از کشور می روند یک دفعه درس خون می شوند و مقررارتی و...............که هیچ ارتباطی با سطح علمی دانشگاه داخل با خارج نداره .این وسط اهرم محرک فقط یک شوک تغییر محیط بود .......دقیقا این روش در فوتبال هم استفاده میشه یک مربی قوی جای خودشو به یک مربی حتی ضعیف تر میده اما شوک حاصله باعث میشه تیم بهتر نتیجه بگیره.

سلام deremel جان
خیلی از اینایی که میرن حاضرن جانشون رو برای وطنشون بدن،شک نکنید! ولی اینها دانشمندن نه رزمنده میادین جنگی! دکتر چمران بهتر بود در زمینه تحصیلیش به ایران خدمت کنه یا در خط مقدم جبهه؟یادمون باشه ایران اون موقع به شدت خالی از متخصص شده بود.این آقا بجای اینکه مثل پروفسور حسابی و هشترودی و ... به علم خدمت کنه در دوران دانشجوییش در آمریکا میرفت مصر و لبنان و ... آموزش های چریکی میداد و میدید!!!! در حالیکه بورسیه کامل از آمریکای جنایتکار داشت!!! این چه بدی بود؟ اینه وظیفه یک دانشمند؟
اون جوونا و همچنین اینایی که همینجا میمونن دلشون نمیخواد که برن به اونا خدمت کنن،اونها تشنه علوم در بالاترین سطحن،میخوان خلق کنن نه استفاده! چرا اشتباه برداشت می کنید؟اون استعدادی که گوشه هاش رو در لینکی که گذاشتم میتونید دانلود کنید و بخونید رو مگه میشه مهار کرد؟کسی با ضریب هوشی بالای 140 مهار نشدنیه و باید راهشو بره،بچه های شریف اینجورین.سوسن خانم خوندن ولی یادتون باشه اونام آدمن و قلبشون از سنگ نیست. بلدن خوش بگذرونن ولی به اهدافشون اول فکر می کنن.اون جمع کاملا خصوصی بود و نامردیه محض بود نشون دادنش به عنوان سلاح برای این تهیه کننده و کارگردان تابلوش.
به نظر من این نامساعد بودن شرایط مختلف در ایران هست که باعث میشه اینهمه برن،خود منم برای هین شرایط مالیه که قصد رفتن دارم چون با سن ممن نمیشه اینجا کار نکرد و فول تایم درس خوند.پس به جایی فکر می کنم که منو تامین کنن و درسمم بدون دغدغه در بالاترین امکانات بخونم.چی از این بهتر؟ کسی دوست نداره بره جاییکه تازه غریبه بشه و همه به عنوان اجنبی بشناسنش و تنهای تنها بشه.

[رضا شفقی]

پاسخ : میراث آلبرتا (فرار نخبگان)(در نظر سنجی شرکت کنید)

لطفا کمی جانب احتیاط رو نگه دارید تا یکجا همه جامعه علمی رو زیر سوال نبرید!

[r.babazadeh]

پاسخ : میراث آلبرتا (فرار نخبگان)(در نظر سنجی شرکت کنید)

اقا فکر میکنید چند درصد از دانشجو های خوب یا متوسط به بالا تو ایران میمونن
یه نگاه به دانشگاهای خوب مثل شریف بندازید امسال از دوستای من که تو شریف بودن تقریبا همشون دارن میرند
تو فامیل ما هم همه یا رفتند یا دارند میرند
خود من اگر شرکت و کارم اینجا نبود 8 سال پیش رفته بودم که ای کاش همون موقع شرکت و کار رو جمع میکردم رفته بودم اونور از صفر شروع میکردم الان وضعیتم خیلی بهتر بود
تو اینجا برای اینکه بتونی کار کنی دیگه مونده به کبری رشوه بدید که تصمیمش عوض نشه
بیست درصد پروژه رو رشوه بدی ببین چقدر برای یه تولید کننده میمونه

[eehadi]

پاسخ : پاسخ : میراث آلبرتا (فرار نخبگان)(در نظر سنجی ž

و نه دانشجوی درست حسابی !

آخه به چه امیدی!